عجیبترین صدماتی که همراهان بیمار به ماموران اورژانس میزنند | حمله با شوکر و چاقو! | علت خشمگین شدن همراهان چیست؟
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۳۹۷۵
همشهریآنلاین - پروانه بندپی: بیشترین ماموریتهای اورژانس پیشبیمارستانیِ کشور مربوط به استان تهران است. ماهانه بیش از ۲۸۵ هزار تماس مردمی با اورژانس ۱۱۵ این استان گرفته میشود که برای حدود یکسوم آنها آمبولانس و دیگر خودروهای امدادی اعزام میشود. این در حالی است که اورژانس تهران با کمبود شدید پایگاه و خودروهای امدادی مانند آمبولانس و موتورلانس مواجه است و خودروهای موجود نیز عمر بالایی دارند و فرسوده هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمبود امکانات و تجهیزات اورژانس تبعات زیاد و ناخوشایندی دارد. کمبود تجهیزات مثل آمبولانس در بسیاری از موارد موجب تاخیر در رسیدن ماموران به صحنه حوادث میشود و همین مساله، درگیری مردم با ماموران اورژانس را به دنبال دارد. درگیریای که در برخی موارد به ضرب و شتم ماموران میانجامد و آنها را با آسیبهای جسمی متعددی مواجه میکند. آسیبهایی که گاه برای همیشه با آنها میماند. در آخرین مورد، روز ۲ خرداد در شهر تهران عدهای از تماشاگران حادثه به بهانه تأخیر اورژانس، با کارشناسان درگیری فیزیکی پیدا کردند که منجر به جراحت شدید یکی از پرسنل شد. این افراد به آمبولانس هم آسیب رساندند.
بیشتر بخوانید؛
ماجرای کتک خوردن نیروهای اورژانس در ماموریت ؛ پیگیری وزیر بهداشت | تکنسینها تمایلی به فعالیت در تهران ندارنددر ماجرای عجیب دیگری که مرداد پارسال در سعادتآباد تهران رخ داد، ماموران اورژانس برای رسیدگی به حال یک بیمار به منزل او اعزام شده بودند که همراه بیمار و ماموران با هم جدال لفظی میکنند و او درِ خانه را قفل میکند و از سگ خانگی خود میخواهد که به ماموران حمله کند. در این ماموریت، یکی از نیروهای اورژانس دچار سگگزیدگی شد که بعد از انتقال به بیمارستان به او واکسن هاری تزریق شد.
بیشتر بخوانید؛
تصاویر | حمله سگهای خانگی به مامور اورژانس تهران | همراه بیمار در خانه را بست و ...درگیری با ماموران اورژانس مختص تهران نیست و ممکن است در سایر شهرهای کشور هم رخ میدهد. جالب این که موضوع نزاعها و ضرب و شتمها بسیار ناچیز و بیاهمیت است. مرداد سال گذشته ماموران اورژانس کرمانشاه قصد اعزام یک بیمار به بیمارستان را داشتند که مورد ضرب و شتم شدید همراهان بیمار قرار گرفتند. به طوری که برای ضاربان پرونده قضایی تشکیل شد. ماجرا از این قرار بود که همراهان بیمار که سه نفر بودند، قصد داشتند همراه بیمارشان سوار آمبولانس شوند و او را تا بیمارستان همراهی کنند. طبق قانون، تنها یک همراه میتواند سوار آمبولانس شود و همین، موضوع درگیری و شکسته شدن بینی و پارگی ابرو و لب تکنسین اورژانس شد و کارش به بیمارستان کشید.
بیشتر بخوانید؛
عکس | ضرب و شتم تکنسین اورژانس توسط همراهان بیمار | وضعیت تکنسین اورژانس را ببینیدعلاوه بر همه این مشکلات، مزاحمتهای تلفنی با اورژانس ۱۱۵، یکی دیگر از مصائب اورژانس استان تهران است که در کار این سازمان اختلال ایجاد میکند و کیفیت کار ماموران را کاهش میدهد و انرژی آنها را برای ادامه کار میگیرد. حدود ۱۰ درصد از تماسهای روزانه با اورژانس استان تهران، از نوع تماسهای مزاحم است. مزاحمتهایی از سر تفریح، شیطنت کودکانه و گاه به قصد آزار و اذیت که منجر به اخلال در کار اورژانس میشود و در این میان ممکن است حتی جانی از دست برود.
بیشتر بخوانید؛
تماسهای عجیب مزاحمان تلفنی با اورژانس تهران؛ از درخواست خرید سیبزمینی تا تقاضای همسر و شکایت از گرانی! | انگیزه مزاحمتهای تلفنی چیست؟ ۴۱۰ پایگاه اورژانس کم داریم/ فشار کار ماموران اورژانس به دلیل کمبودهااسماعیل فراهانی، معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران درباره کمبودهای این سازمان به همشهریآنلاین میگوید: تعداد پایگاههای اورژانس استان تهران با استانداردها فاصله دارد و همین باعث میشود که در ارائه خدمات با مشکلات متعددی مواجه شویم.
به گفته فراهانی، طبق قانون باید ۷۰۰ پایگاه اورژانس در کل استان داشته باشیم اما الان فقط ۲۹۰ پایگاه داریم و ۴۱۰ پایگاه در شهرها و جادههای کل استان کم داریم. البته پیگیریهای لازم در دست انجام است تا در سالهای آینده به استانداردِ تعریفشده برسیم.
معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران با بیان این که کمبودهای پایگاه و کمبود خودرو تبعات فراوانی به خصوص برای ماموران اورژانس دارد، ادامه میدهد: وقتی پایگاه اورژانس کم باشد، حجم کار ماموران بیشتر میشود و حجم کار هم که افزایش پیدا کند، در کیفیت کار و سلامت جسمی و روحی و روانی کارکنان بسیار اثرگذار است. هرچه کمبودها بیشتر باشد، خدمات هم با استانداردها فاصله پیدا میکند. البته تلاش ما این است که با وجود کمبودها هیچ گونه کوتاهی در ماموریتها نداشته باشیم اما واقعیت این است که کمبودها اثر خود را روی کیفیت کار میگذارد.
فراهانی میگوید: وزارت بهداشت، سازمان اورژانس کشور، مسئولین استانی و خیران تلاشهای خوبی دارند انجام میدهند تا کمبودهای اورژانس تهران رفع شود و امیدواریم با حمایتهای آنها به حد استاندارد برسیم و بتوانیم در بحث اورژانس پیشبیمارستانی خدمات باکیفیتی به مردم ارائه دهیم.
از دیر رسیدن آمبولانس به محل حادثه تا کتک خوردن ماموران اورژانس / مصدوم کردن ماموران با شوکر و چاقو!معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران به تبعات کمبودهای اورژانس در شهر و شهرستانهای استان تهران اشاره میکند و میگوید: یکی از تبعات کمبودها این است که زمان رسیدن تیمهای اورژانس به محل حوادث و منزل بیمارانِ نیازمند دریافت خدمات طولانی میشود. دیر رسیدن اورژانس منجر به نارضایتی و عصبانیت همراهان بیمار میشود و باعث میشود که با نیروهای عملیاتی ما درگیری فیزیکی پیدا کنند. هرچند نیروهای عملیاتی اورژانس دورههای آموزشی ویژه مثل کنترل خشم و مدیریت صحنه را گذراندهاند و رعایت آن جزو تکالیف اصلی آنها است که در اکثریت ماموریتها مدیریت میشود اما در برخی صحنههای حوادث به دلیل شرایطی که حاکم است، تنشهایی پیش میآید و نیروهای اورژانس مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و آسیب میبینند.
فراهانی تاکید میکند: مردم باید بدانند که اورژانس پیشبیمارستانی با بضاعتی که در اختیار دارد، تمام توان خود را به کار گرفته تا خدمات لازم را به آنها ارائه بدهد. به هر حال کمبودها میتواند باعث شود که گاهی نتوانیم خدمات خوبی ارائه بدهیم و همین منجر به گلایه مردم و درگیری در صحنه میشود. هرچقدر آگاهی مردم بالاتر برود، این مساله کمتر خواهد شد. رسانهها هم لازم است کمک کنند تا فرهنگسازی لازم صورت بگیرد و تنشها بین مردم و اورژانس کم شود.
این مسئول، یکی از دلایل مهم آسیب دیدن پرسنل اورژانس را ناآگاهی مردم از وظایف تخصصی اورژانس پیشبیمارستانی عنوان میکند و میگوید: خیلی از مردم طبعا با وظایف اورژنس آگاهی ندارند و خیلی وقتها درخواستهایی دارند که به لحاظ قانونی جزو تکالیف اورژانس محسوب نمیشود و همین یکی از دلایل ضرب و شتم ماموران ما میشود.
فراهانی میگوید: شدیدترین حوادثی که برای ماموران اورژانس اتفاق افتاده، استفاده از شوکر، ضربه زدن با چاقو و دیگر اجسام سخت بوده که منجر به شکستگی بینی، آسیب دیدن چشم، پاره شدن ابرو، آسیب دیدن کمر، آسیب به بازو و دیگر صدمات شده است. آسیبهایی که همکاران ما بعد از گذشت مدتها همچنان درگیر آن هستند. این خیلی غمانگیز و تلخ است که مامور اورژانسی که قصد داشته خدمات فوریتهای پزشکی را به صورت رایگان و بیمنت به مصدوم ارائه بدهد، به شدت از همراهان بیمار آسیب ببیند. این در حالی است که اکثر مردم از خدمات اورژانس رضایت دارند و مردم قدردان نیروهای اورژانس هستند و وقتی رصد میکنیم، درصد رضایتمندی بالایی داریم. اما عده معدودی هم هستند که به دلیل ناآگاهی و دلایل دیگر با نیروهای اورژانس درگیر میشوند و شدیدترین آسیبها را به آنها میرسانند.
آسیبهای جسمی و روحی که ماموران اورژانس میبینند/ یک مامور اورژانس ماهانه ۲۴۰ ساعت کار میکندمعاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران درباره وضعیت ماموران بعد از آسیبدیدگی توضیح میدهد: ما از طرف ستاد مرکزی پیگیر امور درمانی ماموران اورژانس آسیبدیده هستیم. هم آنها را به مراکز درمانی انتقال میدهیم و مراقبت میکنیم تا تحت درمان قرار بگیرند و هم از طریق مراجع قضایی، شکایت از ضارب و تشکیل پرونده برای وی را پیگیری میکنیم. دستگاه قضایی هم تمام پروندهها را به خوبی پیگیری و دستورات ویژهای را برای برخورد قضایی صادر میکند. البته در اکثر موارد فرد ضارب از اقدام خود احساس ندامت میکند اما درنهایت برخوردهای قضایی لازم با فرد ضارب انجام میشود و امیدوارم این برخوردها بازدارندگی لازم را داشته باشد.
به گفته فراهانی، خوشبختانه با اطلاعرسانی و نیز با برخوردهای قضایی، میزان تنشها بین مردم و ماموران اورژانس استان و میزان آسیبهای ماموران رو به کاهش است. ولی متاسفانه همچنان مواردی از این دست وجود دارد.
این مقام مسئول در اورژانس تهران میگوید: غیر از صدمات جسمی که ماموران ما از خانوادههای بیماران میبینند، دلیل بخش بزرگی از آسیبها حجم بالای کار، سختی کار و شرایط حاکم در ماموریتها است. آسیبهایی مثل کمردرد، حوادث ترافیکی، سوختگی، آسیبهای چشمی و ... . چون نیروهای عملیاتی اورژانس اغلب در صحنهها و محیطهای تعریفنشده حضور پیدا میکنند و به همین دلیل آسیبهای متعددی میبینند.
به گفته معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران، آسیبهای روانی هم برای ماموران اورژانس کم نیست. آنها حین انجام ماموریت صحنه فوت میبینند، صحنههای دلخراش تصادف را به چشم میبینند، ضرب و جرح میبینند. همین موارد، آسیبهای روانی خاصی برای آنها به دنبال دارد. ما در اورژانس پیشبیمارستانی پیشبینی روانشناس و تیم رواندرمانی را انجام دادهایم و واحد سلامت کارکنان داریم و به منظور کاهش فشارهای روحی و روانی و برای آمادگی برای ماموریتهای بعدی، این تیم در واحد حضور پیدا میکنند و اقدامات حمایتی را انجام میدهند.
فراهانی میگوید: هر نیروی عملیاتی اورژانس ماهانه ۲۴۰ ساعت کار میکند و مواجههی مستمر با این گونه حوادث میتواند آسیبهای جسمی و روانی متعددی برای این نیروها به همراه داشته باشد.
معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران با بیان این که حجم قابل توجهی از ماموریتهای اورژانس کشور در استان تهران انجام میشود، میگوید: اورژانس استان تهران در سال ۱۴۰۱ بیش از یک میلیون ماموریت با آمبولانس، موتورولانس، اورژانس هوایی و ... انجام داد و این در حالی است که اورژانس استان کمبودهای قابل توجهی دارد.
به گفته فراهانی، آمبولانسهایی که در اختیار ما است، بهروز هستند و استانداردهای ملی را پاس کردهاند و تجهیزات و امکانات خوبی دارند. البته عمر آمبولانسهای ما بالا است و نیاز به نوسازی دارد اما امکاناتشان به روز است و تجهیزاتشان با استانداردهای تعریفشده مطابقت دارد.
معاون فنی و عملیات اورژانس استان تهران با بیان این که به طور میانگین روزانه ۹ هزار و ۵۰۰ تماس با اورژانس ۱۱۵ برقرار میشود، میگوید: از این تعداد در ۳۵۰۰ موارد منجر به اعزام آمبولانس میشود و از این ۳۵۰۰ مورد اعزام، ۷۰۰ مورد به مراکز درمانی منتقل میشوند و بقیه در همان محل تحت درمان قرار میگیرند و نیاز به انتقال به بیمارستان پیدا نمیکنند. سایر موارد از طریق تلفنی مشاوره انجام میشود و نیاز به اعزام آمبولانس نمیشود.
۱۷۰ هزار تماس تلفنی مزاحم با سامانه اورژانس ۱۱۵ تهران/ بعضیها از مزاحمت تلفنی لذت میبرنداورژانس استان تهران با وجود فشار کاری بالا و کمبودهای متعدد امکانات، مزاحمتهای تلفنی روزانه هم دارد. حدود ۱۰ درصد تماسهای روزانه با اورژانس کشور و نیز اورژانس تهران، از نوع تماسهای مزاحم است. به گفته مسئولان، ۲۵ تا ۳۰ درصد ماموریتهای اورژانس کشور مربوط به تهران است و ایجاد مزاحمت برای اورژانس، امدادرسانی پرسنل این نهاد خدمترسان را در بسیاری از مواقع دچار مشکل کرده است.
فراهانی در این رابطه میگوید: برخی از افراد به قصد تفریح و سرگرمی برای اورژانس ۱۱۵ مزاحمت ایجاد میکنند که این مورد میتواند در خدمات ما مشکل ایجاد کند. وقتی فرد مزاحم تماس میگیرد، فردی که واقعا نیازمند کمک است؛ مثلا بیمار است یا تصادف کرده یا دچار حمله قلبی شده، پشت خط میماند و میتواند منجر به مرگ او شود.
او میگوید: بخشی از مزاحمان، کودکان هستند که در سایه غفلت والدین خود، تلفن اورژانس را اشغال میکنند و لازم است که والدین به آنها آموزش دهند که شماره سهرقمی ۱۱۵ برای تفریح نیست و فقط برای مواقع اضطراری باید با آن تماس گرفتته شود. دسته دیگر مزاحمان، مشکلات روانی دارند و از مزاحمت لذت میبرند و باعث اختلال در کار اورژانس میشوند.
به گفته این مسئول، اورژانس ۱۱۵ استان تهران در طول سال ۱۴۰۱ تعداد ۱۷۰ هزار و ۶۳۵ مزاحمت تلفنی داشت که عدد قابل توجهی است. البته تمام تلاش ما این است که تعداد مزاحمتها کاهش پیدا کند. در خیلی از موارد با مزاحمان برخورد قضایی میشود یا مثلا تلفنشان با دستور قضایی قطع میشود. غالب این افراد هم بعدا اظهار پشیمانی میکنند اما لازم است تا جایی پیش برویم که تعداد مزاحمان از این هم کمتر شود و شماره مهم و اضطراریِ اورژانس اشغال نشود.
کد خبر 763720 منبع: همشهری آنلاین برچسبها خبر مهم جامعه اورژانس نزاعمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم جامعه اورژانس نزاع اورژانس پیش بیمارستانی اورژانس استان تهران نیروهای اورژانس ماموران اورژانس استان تهران همراهان بیمار اورژانس تهران بیشتر بخوانید اورژانس کشور اورژانس ۱۱۵ اورژانس کم ماموریت ها کیفیت کار مزاحمت ها ضرب و شتم آسیب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۳۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سران تشکیلات خودگردان از «طوفان الاقصی» خشمگین هستند؟
به گزارش خبرگزاری مهر، شبکه خبری الجزیره در مجموعهای از مقالات خود به بررسی نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در روند ۶ ماهه جنگ پس از عملیات طوفان الاقصی پرداخت و نوشت که موضوع فلسطین امروز در مرحلهای سرنوشتساز قرار دارد.
آمریکاییها اعلام کردهاند که نیازمند تشکیلات خودگردان به روز شده هستند. در همین رابطه محمد اشتیه نخستوزیر سابق تشکیلات خودگردان اعلام کرد که تشکیلاتی که اسراییلیها و متحدان آن میخواهند، تشکیلات ما نیست. وی در عین حال پس از اعلام این موضوع استعفای خود را به محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان تقدیم کرد، چرا به بنا به نقل قول وی «مرحله آینده و چالشهای آن نیازمند ساختار حکومتی و سیاسی جدیدی است که اوضاع جدید در نوار غزه را مدنظر قرار دهد.»
به این ترتیب تشکیلات خودگردان سیگنالهای موافقت خود را با نوآوری آمریکایی- اروپایی در درون خود اعلام کرد تا بتوانند در آنچه طرح غرب برای روز پس از جنگ معرفی شده، نقشی داشته باشند. در این مجموعه تلاش خواهیم کرد مقالاتی که در رابطه با اقدامات مثبت و منفی تشکیلات خودگردان در روند جنگ غزه انجام داده را بررسی کنیم؛
بعد از آغاز عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر سال گذشته، سوالها در خصوص نقش تشکیلات خودگردان فلسطین و حضور آن در عرصه فلسطین تشدید شد. این ابهام در شرایطی بود که پیش از این عملیات نیز آخرین میخها بر تابوت این تشکیلات زده شده بود و حاکمیت آن یک حاکمیت واقعی نبود و بیشتر شبیه شهرداری وابسته به اسراییل در منطقه بزرگی به نام کرانه باختری عمل می کرد و تنها نقش امنیتی آن برای حفاظت از امنیت اسراییل و شهرکهای صهیونیست نشین آن مد نظر بود.
هنوز دو ماه از آغاز طوفان الاقصی نگذشته بود که تشکیلات خودگردان از پروژه سیاسی خود در این رابطه خبر داد و برخی شخصیتهای آن نظیر حسین الشیخ و محمد اشتیه و جبریل الرجوب این پروژه را تشریح کردند. این در حالی بود که محمود عباس حتی یک بار نیز در این رابطه سخنی مطرح نکرد.
محمود عباس از زمان روی کار آمدن خود در این تشکیلات در سال ۲۰۰۵ با تحت کنترل گرفتن نیروهای امنیتی فلسطین ریاست جنبش فتح و جنبش آزادیبخش فلسطین را نیز در اختیار گرفت تا بیشترین قدرت را در این عرصه داشته باشد. با وجود گمانهزنیهایی که در خصوص جانشین احتمالی محمود عباس مطرح میشود، به نظر می رسد هیچ موقعیت مردمی و انتخاباتی در این گمانهزنی ها مطرح نباشد، این حقی است که محمود عباس ۲۰ سال از ملت فلسطین منع کرده و حاکمیت مطلق خود را بدون انتخابات دنبال کرده است.
سناریوهای رقابت در تشکیلات خودگردان برای جانشینی ابومازن
با وجود سن بالای محمود عباس و اظهار نظرهایی که در زمینه اوضاع جسمانی وی وجود دارد و حضور علنی وی در دیدارها و کنفرانسها، مراکز مطالعاتی توجه ویژهای به بررسی اوضاع پس از محمود عباس دارند. گروه بحرانهای بینالمللی که یک سازمان بینالمللی در بروکسل است، در فوریه ۲۰۲۳ گزارشی تحت عنوان «معرکه جانشینی عباس» را مطرح کرده و به سه سناریو در این زمینه پرداخته و مینویسد که این درگیری احتمالاً در بدترین حالتها به فروپاشی کامل تشکیلات خودگردان منجر شود.
بر اساس این گزارش، سناریوی اول شامل برگزاری انتخابات ریاستی بر اساس مبانی قانونی است که گرچه بهترین سناریو به شمار میرود، اما از کمترین احتمال برخوردار است، چرا که هیچ افقی برای برگزاری چنین انتخاباتی نه در زمینه اوضاع داخلی جنبش فتح و نه در مورد توافق با حماس و دیگر گروههای فلسطینی وجود ندارد و ابومازن به صورت یک طرفه مذاکرات در این رابطه را متوقف و لغو کرد.
سناریوی دوم این است که عباس جانشین انتصابی برای خود تعیین کند یا این ماموریت را به جنبش فتح بسپارد که این روند میتواند ثبات نسبی را در مرحله انتقالی مهیا کند. راهکارهای این سناریو میتواند شامل ایجاد پست معاونت رئیس تشکیلات خودگردان یا انتخاب شخصیتی از درون دادگاه قانون اساسی یا جنبش فتح برای تصدی این سمت باشد.
سناریوی سوم، ایجاد هرج و مرج در کرانه باختری و گسترش درگیریهای خونین بین بخشهای مختلف تشکیلات خودگردان و جنبش فتح است که میتواند باعث شود هر کدام از شخصیتهای فتح با تعدادی از عناصر مسلح، بخشی از کرانه باختری را در اختیار بگیرند. این روند در نهایت منجر به بحران سیاسی و امنیتی گسترده و فروپاشی تشکیلات خودگردان خواهد شد.
قدرت مطلق؛ عامل عدم وجود جانشین برای عباس
گفتیم که محمود عباس با در اختیار گرفتن اهرمهای سه گانه قدرت، شانس رقبای خود برای جانشینی اش را به شدت کاهش داد و با وجود اینکه جنبش فتح کنگرههای خود را طی سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۶ برگزار کرد و تعدادی از شخصیتهای ارشد جنبش را به صفوف اول انتقال داد، اما نتوانست رقیبی قابل توجه برای او دست و پا کند.
غیث العمری مشاور سابق محمود عباس در گفتگو با شبکه فرانسه ۲۴ میگوید که عباس و اشخاص نزدیک به وی وجهه و حاکمیت هر فردی که در عرصه فلسطین به قدرتی نسبی میرسد را تخریب می کردند. عباس خود یکی از ۳ گزینه جانشینی یاسر عرفات رئیس سابق تشکیلات خودگردان بود، اما الان هیچ گزینه واقعی برای جانشینی او وجود ندارد. او طی سالهای اخیر محمد دحلان را از جنبش فتح و کمیته مرکزی جدا کرد و همین کار را با ناصر القدوه خواهرزاده یاسر عرفات و نماینده سابق فلسطین در سازمان ملل نیز انجام داد و در مارس ۲۰۲۱ او را نیز از بدنه جنبش فتح جدا کرد. او تلاش داشت کاندیداهایی مستقل از جنبش فتح را برای شرکت در انتخابات مجلس قانونگذاری که قرار بود در همان سال برگزار شود، تعیین کند. البته عباس برگزاری این انتخابات را نیز لغو کرد.
توفیق الطیراوی یکی دیگر از افراد عزل شده توسط عباس بود. وی در آگوست ۲۰۲۳ نیز ۱۲ استاندار کرانه باختری و نوار غزه را عزل کرد که گفته میشود این کار برای جلوگیری از گسترش نفوذ جبریل الرجوب و توفیق الطیراوی صورت گرفت.
در حال حاضر حسین الشیخ دبیر جنبش آزادیبخش فلسطین و وزیر امور مدنی و همچنین ماجد فرح رئیس سرویس اطلاعات عمومی شکیلات خودگردان نزدیکترین افراد به محمود عباس به شمار میروند و حاکمیت وی بر تصمیم سازی تشکیلات را تضمین می کنند. آنها همواره در سفرهای خارجی و نشستهای داخلی همراه عباس هستند. از این دو نفر به عنوان مهمترین جانشینهای احتمالی محمود عباس یاد میشود. علاوه بر اینها برخی چهرههای مطرح دیگر نظیر جبریل الرجوب، مروان البرغوثی، محمد دحلان، محمد اشتیه و محمود العالول نیز همچنان در این عرصه مطرح هستند.
طرح جانشینی محمود عباس و بن بست طوفان الاقصی
در سایه تلاشهای گستردهای که حسین الشیخ برای جانشینی محمود عباس و معاونت او انجام می داد، در آگوست سال ۲۰۲۳ اعلام شد که هشتمین کنگره جنبش آزادیبخش در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳ برگزار خواهد شد.
روزنامه الاخبار لبنان در آن زمان اعلام کرد که حسین الشیخ تلاش گستردهای برای جلب حمایت گروههای مختلف برای خود انجام داده و می خواهد موافقت منطقهای برای گرفتن جانشینی فرماندهی جنبش فتح از محمود العالول را دنبال کرده و ماجد فرج را به کمیته مرکزی جنبش فتح برساند.
وی در این رابطه مذاکراتی را با مسوولان رژیم صهیونیستی و دولت اردن انجام داد تا خود را به عنوان تواناترین شخص برای کنترل اوضاع امنیتی و سیاسی کرانه باختری نشان دهد. او طی دو ماه، سه دیدار با بندر السدیری سفیر غیر مقیم عربستان سعودی در تشکیلات خودگردان داشت تا وی را در جریان تلاشهای تشکیلات خودگردان برای ایجاد آرامش در کرانه باختری قرار داده و حمایت خود از پروژه عادیسازی روابط عربستان با رژیم اسراییل را اعلام کند.
وی تلاش داشت در روند برگزاری هشتمین کنگره جنبش فتح دو گام اساسی را دنبال کند. اول اینکه رقبای خود در داخل جنبش فتح را تضعیف کرده و از نفوذ آنها بکاهد. او در این رابطه دهها تن از استانداران و سفرا و وزرای کابینه اشتیه را که از نزدیکان جبریل الرجوب و محمود العالول بودند، عزل کرده و افرادی نزدیک به خود را در این پست ها قرار داد.
تلاش دوم وی این بود که پرونده اقدامات لجستیک برای برپایی هشتمین کنگره را شخصا در اختیار بگیرد تا از طریق مناسبات خود با رژیم صهیونیستی امنیت این کنگره را تأمین کند و اختیارات لازم برای تصمیمگیری های مهم را به این کنگره بدهد و همچنین اشخاص مورد نظر خود را به این کنگره دعوت کند. او تلاش داشت در این دوره افرادی نظیر مروان البرغوثی که در اسارت رژم صهیونیستی بودند را از کمیته مرکزی اخراج کند.
با این وجود آغاز عملیات هفتم اکتبر تمامی این تلاش ها را ناکام گذاشت و برگزاری این کنگره را متوقف کرد تا نتایج نهایی عملیات طوفان الاقصی مشخص شود.
جانشین محمود عباس در انتظار نتایج جنگ غزه
به این ترتیب مشخص است که روند تحولات قبل از هفتم اکتبر هرگز مانند بعد از آن نخواهد بود. در حالی که اشغالگران و آمریکاییها تصور میکردند جبهه غزه را به کلی از کار انداخته و آنها را به تامین مجوز کار و بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مشغول کردهاند و میتوانند فراغ بال لازم برای انتخاب گزینه مناسب برای جانشینی محمود عباس را داشته باشند، عملیات طوفان الاقصی همه محاسبات دشمن را به هم ریخته و این سوال منطقی را ایجاد کرد که تکلیف جانشین عباس بعد از جنگ غزه چگونه خواهد بود؟
تاکنون هیچ پایانی در افق جنگ در غزه دیده نمی شود و گزینههای آمریکایی و اسراییلی و منطقهای که در مورد این جنگ و شرایط بعد از آن مطرح کردهاند، ناکارآمدی خود را نشان داده است. آمریکا و اسراییل قبل از این جنگ به فکر بررسی گزینههایی بودند که تا بیشترین حد امکان تعامل با شرایط و ویژگیهای مورد نظر آمریکا و اسراییل در تشکیلات خودگردان را داشته باشد و به بهترین نحو این تشکیلات را به یک مدیریت شهری نزدیک کند که کاملا زیر نظر اشغالگران فعالیت می کند. آنها تلاش میکردند هیچ اهمیتی به وجود وزنههایی نظیر حماس و جهاد اسلامی ندهند، اما با عملیات طوفان الاقصی روند تحولات تغییر کرد و بررسی اوضاع بعد از جنگ به مهمترین بحث تبدیل شد و آمریکا و اسراییل به دنبال اجرای گزینههایی برآمدند که دست کم تا الان ناکارآمدی و غیر واقعی بودن خود را نشان داده و هیچ وضوحی در ابعاد آن دیده نمی شود. حماس همچنان در عرصه میدانی و مدیریتی غزه حضور دارد و با تمامی وزنه نظامی خود در برابر شدیدترین موج حملات نظامی در تاریخ منطقه مقاومت می کند.
بن بست آمریکایی- صهیونیستی در نتیجه طوفان الاقصی
در این شرایط به نظر میرسد تشکیلات خودگردان و رییس آن و جریانهای مختلف متخاصم در این تشکیلات کاملاً به حاشیه رفتهاند و هیچ کس به آنها اهمیتی نمیدهد. اما در طرف دیگر در صورتی که حماس بتواند از جنگ غزه موفق خارج شود، موقعیت سیاسی و نظامی خود را به منطقه تحمیل خواهد کرد و اوضاع منطقه و توافقها و برنامههای آن را تغییر خواهد داد و به بزرگترین جریان و قدرت در عرصه فلسطین تبدیل خواهد شد که هرگز نادیده گرفتن آن امکانپذیر نیست.
آمریکا و اسراییل که قبل از طوفان الاقصی به دنبال بهترین گزینه برای جانشینی عباس بودند، الان گزینههای سختی را بررسی میکنند و واقعاً نمیدانند که آیا باید یک شخصیت تکنوکرات و غیرنظامی مورد قبول جامعه جهانی را برای ریاست تشکیلات خودگردان بپذیرند یا یک شخصیت امنیتی برای کنترل اوضاع امنیتی کرانه باختری را قبول کنند تا قادر به سرکوب اعتراضات احتمالی باشد؟ یا اینکه به دنبال یک شخصیت مردمی باشند که بتواند توافق داخلی در فلسطین ایجاد کند.
کد خبر 6093064